من دارای اضطراب اجتماعی هستم از ان ادم های اعصاب خورد کن کسل کننده ای که هیچ وقت نمی دانند چگونه باید ارتباط برقرار کنند و روی هر حرفی دو قرن فکر میکنند اخرش هم حرف ها و کارهایشان نا بجا و نادرست از اب در می اید که گاهی هم بی احترامی یا گستاخی و البته غرور برداشت میشود و بدون شک از تمامش  بردلشت میشود که چه انسان احمقی هستم که البته نمی توانم منکرش شوم .حتی ممکن است چند بار پیام هایم را ویرایش کنم .مسخره این است که برای جواب یک حالت چطور است ساده استرس میگیرم.ادم پرحرفی هستم و شاید دوستانم فکر نکنند که من هم اضطراب اجتماعی دارم ولی واقعیت این است که خیلی هم شدید است .مخصوصا در حال حاضر .در شرایط استرس زایی قرار دارم که باعث شده تمام خوره های ذهنم دوباره از غار هایشان بیرون بیایند.وسواس های الکی اضطراب ها ی اجتماعی .زود جوش اوردن هاو البته ان خنده های عصبی احمقانه و حالات مانیک .مدام در سرم موسیقی میشنوم لعنت به موتزارت.چهار پنج روزی میشود که سمفونی هایش در جمجمه ام میپیچد.انگار هزار تا آیاکاشی رویم چسبیده است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها